گل محمدی
سلام به دخمل نازم
میدونی که داری اولین بهار زندگیتو تجربه میکنی.
مامان بزرگ تصمیم گرفته بود تو رو زیر گل محمدی بذاره میگن این کار باعث میشه بچه ها تا وقتی بزرگ میشن به بوی گل و ... حساسیت نداشته باشن.
به همین خاطر به یکی از خاله های من سپرده بود براش گل محمدی بیاره چند روز پیش خاله زینت زنگ زد که گل برامون آورده. مامان بزرگ هم یه روز صبح اومد خونه ما و وقتی تو توی گهوارت خواب بودی با هزار مصیبت روی یه تور نازک گل ریختیم تا بوش رو حس کنی و حساسیت به گل نداشته باشی.
نمیدونی ما رو چه فیلمی کرده بودی آخه تو اصلا خوشت نمیاد چیزی روت باشه شبها هم همش روکشت رو میندازی اون طرف من باید هر چند ساعت یک بار اونو دوباره روت بکشم.
خلاصه هی دست و پا میزدی و نمیذاشتی تا آخر سر مامان بزرگ منو صدا کرد که بیا ازش عکس بگیر ریختم روش الان بیدار میشه...
می بینی اولش از ترس اینکه بیدار نشی همشو ریخته بودیم یه جا .... وای که این دخمل چقدر گف داره.... بعدش کم کم پخشش کردیم...
اینم یه عکس از نزدیکتر ....
آخرشم کمتر از نیم ساعت روت بود چون پا زدی و گل ها رو از گهوارت ریختی بیرون .... ای خانم بازیگوش البته به توصیه مامان بزرگ خودم یه بار دیگه بعدا روت گل ریختم با یه ترفندایی.
نمیدونم متوجه شدی یا تو عکس زیاد معلوم نیست چون تور پر از گل رو با چند تا گیره لباس چند سانتیمتریت ثابت کردم تا تو رو اذیت نکنه اما بازم بیدار شدی و با پا زدی گل ها رو ریختی زمین ....
چند روز بعد ننه جونم برات گل گرفته بود و اونم یه یک ساعتی زیر گلت کرد انشالله که همیشه مامان بزرگات که این قدر به فکرتن سالم باشن.